نور افکن

spotlight

spotlight

به راهی که اکثر مردم می روند بیشتر شک کن چون اغلب بجای فکر کردن تقلید میکنن از متمایز بودن نترس انگشت نما بودن بهتر از احمق بودن است
++موافقت یا مخالفت خود را در نظرات مربوط به هر پست اعلام کنید

طبقه بندی موضوعی
بایگانی



  سازمان غذا و داروی آمریکا در بیشتر موارد سیاست‌ها و قاعده‌های خود را هماهنگ با کُدکس ابلاغ و اجرا می‌کند و تبعیت زیادی از این نظام‌نامه دارد. اما کُدکس چیست؟

  تغییرات در ایالات متحده در حدود صد سال پیش شروع شد و اقتصاد کشاورزی به سمت اقتصاد صنعتی شروع به حرکت کرد؛ در مدت زمان نه چندان زیاد سرمایه‌داران سودجوی انحصارطلب، کل سیستم مالی را به کنترل خود درآوردند. یکی از مصادیق تسلط بر حوزه‌های اقتصادی زمانی بود که راکلفلر‌ها شروع به کنترل داروهای آلوپاتیک کردند که هنوز در آن ایام انواع مختلفی از آموزش پزشکی در ایالات متحده وجود داشت. پزشکان طب مدرن به همراه پزشکان طب سنتی (دکتر علفی) هر دو فعالیت می‌کردند و طبیبان سنتی از داروهای طبیعی برای شفابخشی استفاده و نتایج خوبی هم می‌گرفتند. وقتی راکفلر‌ها سیستم پزشکی را به دست گرفتند، تمامی این مکاتب را به تعطیلی کشاندند و فقط جراحی، پرتوافشانی و فروش داروهای خود را ترویج کردند. راکفلر‌ها همچنین مسئول صنعت نفت و صنایع شیمیایی نیز بودند.

تشکیل سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA)

اداره مواد غذایی و دارویی FDA)Food and Drug Administration) در دهه 1930 آغاز به کار کرد و به مردم آمریکا به عنوان سازمانی معرفی شد که از منابع غذایی و دارویی آنها محافظت می‌کند. زیرا در اوایل این قرن مشکلات بهداشتی زیادی در صنعت بسته بندی (به خصوص گوشت) و همچنین در ثبت اختراع داروهایی که در آنها مواد اعتیاد آوری مانند هروئین و کوکائین، مرفین... به کار رفته بود، وجود داشت. خلاف‌های زیادی در صنعت غذایی صورت می‌گرفت و FDAبرای تصحیح آن مشکلات تأسیس شد؛ آنها کار خود را با کنترل قانونی دارو و تجهیزات پزشکی ادامه دادند و بعد به کنترل تقریبا هر چیزی که به بدن انسان مربوط می شد، رسیدند. این سازمان در سال 1938 دیگر به یک قدرت بزرگ تبدیل شده بود و از آن نقطه به بعد به سرعت تغییر کرد تا سال‌های دهه 1960 که اختیار قانونی ایمنی و همچنین اثربخشی داروها را به دست آورد.

FDA، ضابط اجرایی سود‌آوری شرکت‌های داروسازی

اداره مواد غذایی و دارویی، آزمایش کلینیکی از داروها ندارد و به طور کامل متکی به اظهاراتی است که شرکت‌های داروسازی از داروها می‌کنند. این یک تناقض جدی در کسب منافع مردم با منافع شرکت‌های داروسازی می‌باشد؛ به عنوان نمونه این اداره قصد دارد تمام مکمل‌های غذایی جدیدی را که بعد از 15 اکتبر 1994 معرفی شده از بازار حذف کنند. از زمانی که پیشرفت‌های چشمگیری در کیفیت مکمل‌های غذایی صورت گرفته است، شرکت‌های داروسازی آن را به مثابه یک تهدید می‌نگرند زیرا که این مکمل‌ها دارای فایده بیشتر و بدون خطر اثرات جانبی برای مردم می‌باشد و آنها می‌توانند بدون نسخه پزشک آنها را تهیه کنند.

حالا FDA تعریف خود را از ترکیبات مکمل‌های غذایی جدید گسترش داده و یک سطح دُز بیشینه تعریف کرده تا تمام مکمل‌های غذایی بالاتر از آن دُز فقط با نسخه پزشک قابل دسترس باشد. مقصود ظاهری این کار فراهم آوردن امنیت بیشتر برای مصرف‌کنندگانی است که از مکمل‌های غذایی استفاده می‌کنند، اما این کار موجب افزایش بیکاری و به تعطیلی کشیده شدن صنعت تولید مکمل‌های غذایی ‌گردیده و فضا برای شرکت‌های داروسازی که انحصار داروهای ثبت اختراع شده را در اختیار دارند، خالی ‌شده است. لابی‌کنندگان دارو نمی‌خواهند مردم آمریکا به مکمل‌های غذایی کم‌هزینه و کاملا ایمن دسترسی داشته باشند تا این مکمل‌ها را از عرصه رقابت با شرکت‌های دارویی بزرگ خارج کنند؛ برای این کار نیز از اداره مواد غذایی و دارویی کمک می‌گیرند.

بیماری برای مردم، حکم معدن طلا برای شرکت‌های داروسازی است

FDAاز تاکتیک‌هایی شبیه به گشتاپو (سازمان امنیتی مخوف هیتلر) استفاده می‌کند

FDA نیز ادعاهای حقیقی در مورد ارزش مکمل‌های غذایی را سانسور و رد می‌کند و حتی در بسیاری از موارد از تاکتیک‌هایی شبیه به گشتاپو (سازمان امنیتی مخوف هیتلر) علیه شرکت‌های تولید مکمل غذایی استفاده می‌کند. برای این کار نیز از هزاران مأمور مسلح فدرال بهره می‌گیرد.

حمله به لبنایت محلی و میوه‌های ارگانیک

قانون مدرنیزه کردن ایمنی غذای FDAدر سال 2007، به آنها قدرتی بی‌سابقه داد تا تجارت بین ایالتی هر غذایی را که برای استفاده پزشکی مورد مطالعه قرار گرفته، ممنوع کنند. این قانون به FDA قدرت و پول بیشتری می‌دهد تا مأمورانی را استخدام کند تا به تمام مناطق روستایی در سراسر ایالات متحده شبیخون بزنند و شروع به دستگیری باغ‌داران کوچک ارگانیک و ارعاب مزرعه‌داران لبنیات محلی (پاستوریزه نشده) کنند و حتی مردمی را که در حیاط خانه یا باغ خود غذا پرورش می‌دادند، بترساندند. مردمی که برای بازار محلی غذا تهیه می‌کردند در شرف آزار و اذیت توسط موج جدیدی از ارعاب و سرکوبی‌های قانونی بودند و همه این آزار و اذیت‌ها علیه کسانی هدف‌گیری شده بود که غذای واقعی در آمریکا تولید می‌کردند. در واقع این سازمان در دفاع از منافع شرکت‌های بزرگ لبنی بیش از حد سخت‌گیرانه عمل می‌کند. FDA حتی به شما اجازه نمی‎‌دهد در مورد غذاها، مکمل‌ها غذایی و حتی میوه‌ها به مردم توضیح دهید که چطور آنها از بیماری جلوگیری می‌کنند! آنها هر حرفی درباره سلامتی را در نطفه خفه می‌کنند.

بیماری برای مردم، حکم معدن طلا برای شرکت‌های داروسازی است

FDAبا باغ‌داران کوچک ارگانیک و مزرعه‌داران لبنیات محلی برخورد قهرآمیز دارد

پرورش‌دهندگان گیلاس یک نمونه از هزاران نمونه برخورد قهرآمیز FDA به حساب می‌آیند. داستان از این قرار است که در وبسایت یک گروه از پرورش‌دهندگان گیلاس، یک لینک به وبسایت دانشگاه هاروارد و تحقیقات آنها در مورد مزایای گیلاس از نظر درمان صفرا وجود داشت. FDAتشخیص داد این لینک به یک وبسایت تحقیقات علمی دیگر، یک ادعای غیرقانونی سلامتی محسوب می‌شود! بنابراین آنها با تفنگ به پرورش‌دهندگان گیلاس یورش بردند و آنها را مجبور کردند تا تعهد بدهند که هرگز دوباره اطلاعاتی در مورد مزایای گیلاس به اشتراک نمی‌گذارند. همین قضیه در مورد بسیاری از انواع دیگر مواد غذایی هم صدق می‌کند؛ آنها اقامه دعوی به جرم تبلیغات فریب‌آمیز علیه یکی از تولیدکنندگان انار کردند؛ زیرا آنها یک مقاله درباره اثرات سلامتی بالقوه انار منتشر کرده بودند. پرورش‌دهندگان گردو، حق ندارند به شما در مورد مزیت‌های گردو حرفی بزنند؛ کسانی که مواد مغذی تولید می‌کنند، حق ندارند به شیوه‌ای روشن، بدون ابهام و صادقانه به شما بگویند که این مواد غذایی چه کارکردی دارند. FDA حق ادعاهای درمانی در مورد هر محصول غیردارویی را به طور کامل ممنوع کرده و به این شیوه مردم را موقع خرید تا حد زیادی بی‌اطلاع نگه می‌دارد؛ بنابراین مردم برای رسیدن به یک نتیجه درمانی صرفا به داروها متکی هستند. FDA نمی‌خواهد شما بدانید که غذاهایی مثل پرتقال و کرفس، دارای عناصر ضدسرطان هستند و یا اینکه عصاره کلم بروکلی از وقوع سرطان پستان یا سرطان پروستات جلوگیری می‌کند.

کُدکس، نظام‌نامه‌ای برای ترویج بیماری

سازمان غذا و داروی آمریکا در بیشتر موارد سیاست‌ها و قاعده‌های خود را هماهنگ با کُدکس ابلاغ و اجرا می‌کند و تبعیت زیادی از این نظام‌نامه دارد. اما کُدکس چیست؟ کُدکس المنتاریوس (Codex alimentarius) واژه لاتین برای نظام‌نامه جهانی غذا می‌باشد. این نظام‌نامه در اصل بخشی از نظام‌نامه ناپلئونی بوده که مربوط به تجارت غذا می‌شد. کُدکس المنتاریوس در اوایل دهه 1960 به وسیله سازمان ملل به وجود آمده و انگیزه ایجاد آن مردی به اسم "فریتس تر مییر" رییس شرکت آلمانی آیجی فاربین بود. او بعد از شکست آلمان‌ها در جنگ جهانی دوم به جرم جنایت علیه بشریت به زندان افتاد اما پس از مدتی از زندان آزاد شد و تصمیم گرفت رؤسای شرکت‌های داروسازی را که با آنها کار کرده بود، دور هم جمع کند. "فریتس تر مییر" به همراه گروهش از سازمان ملل خواستند تا منابع غذایی جهان را در اختیار بگیرد تا آنها به این طریق بتوانند اهداف تسلط بر جهان را به پیش ببرند که با موافقت سازمان ملل همراه شد.

بیماری برای مردم، حکم معدن طلا برای شرکت‌های داروسازی است

کُدکس در جهت ترویج و تحمیل محصولات دستکاری شده ژنتیکی و مواد غذایی آلوده عمل می‌کند

دستور کار کدکس ترویج جهانی تجارت و ایمنی غذا می‌باشد اما در واقع حرکت کدکس برای قرار دادن حداکثر حد مجاز برای مواد غذایی که می‌توانند به صورت بین‌المللی مبادله شوند، یک مانور نسل کشی است. زیرا این سطوح پایین‌تر از سطوح لازم برای جلوگیری از بیماری‌های کمبود ویتامین‌های مزمن می‌باشد که همه ما به آنها نیاز داریم. کُدکس چیزی را می‌خواهد که صنایع بزرگ کشاورزی، شیمیایی، داروسازی و بیوتکنولوژی و پزشکی می‌خواهند. این نظام‌نامه جهانی غذا در جهت ترویج و تحمیل محصولات دستکاری شده ژنتیکی و مواد غذایی آلوده شده با آنتی‌بیوتیک‌ها، سموم ملامین، راکتوپامین، فلوراید و ... تلاش و حرکت می‌کند.

نگه‌داشتن مردم در جهل برای استفاده از محصولات اصلاح شده ژنتیکی با کمک FDA

ارگانیسم‌های اصلاح شده ژنتیکی (Genetically Modified Organism) GMOما را با خطری بی‌سابقه مواجه می‌کنند؛ در کل تاریخ حیات بر روی این سیاره هرگز هیچ چیز مشابه با آنها وجود نداشته است. هر مطالعه مستقلی که تا به حال بر روی اثرات غذاهای اصلاح شده ژنتیکی انجام شده، نشان داده که این غذاها موجب آسیب به اندام‌های بدن می‌شود و همچنین ناباروری را افزایش و باعث نارسایی سیستم ایمنی بدن می‌گردد. این یک بازی با آتش ژنتیک است.

FDA با یک سیاست رسوایی آمیز اعلام کرد که غذاهای اصلاح شده ژنتیکی از لحاظ ذاتی، معادل با غذاهای عادی و اصلاح ژنتیکی نشده است و نیازی به برچسب‌گذاری برای تشخیص مشتری ندارد. فردی به نام تیلور در آن زمان مسئول برچسب‌گذاری غذاها بود که قبل از آن به عنوان وکیل و لابی‌کننده برای شرکت مونسانتو کار می‌کرد. شرکت Monsanto بزرگترین شرکت چند ملیتی در آمریکا در زمینه بیوتکنولوژی کشاورزی می‌باشد که اصلی‌ترین تولید کننده دانه‌های اصلاح ژنتیکی شده در جهان است. بعد از اینکه تیلور در اوایل دهه 1990 از FDA کناره گیری کرد، به مونسانتو برگشت و بعد دوباره به FDA بازگشت.

بیماری برای مردم، حکم معدن طلا برای شرکت‌های داروسازی است

مونسانتو یکی از مخوف‌ترین شرکت‌های تولید مواد شیمیایی و ژنتیکی در جهان است

به همین دلیل است که اکنون 170 میلیون جریب (هر جریب معادل 4046 مترمربع است) زمین در ایالات متحده زیر کشت ذرت، سویا، پنبه، روغن کانولا و نیشکر اصلاح شده ژنتیکی رفته است. استانداردهای غذای اصلاح شده ژنتیکی (GMO) در سطح کدکس تصویب شدند و چون کدکس این محصولات زراعی را ایمن معرفی کرد، FDAنیز نیازی به برچسب گذاری برای این نوع محصولات مخرب ندید.

یک نمونه جنایت

شرکتی در کالیفرنیا به نام اپیسایت محصولی (ژن) را ثبت اختراع کرد که اگر یک مرد این ژن اپیسایت را به شکل هر محصولی می‌خورد، علیه اسپرم‌های خودش آنتی‌بادی تولید می‌کرد و آنها را به شکل بازگشت ناپذیری عقیم می‌کرد و اگر زنان ژن اپیسایت را می‌خوردند، در هنگام آمیزش بدن آنها علیه اسپرم‌هایی که وارد بدن‌شان می‌شد، آنتی‌بادی تولید می‌کرد و از طریق نابودی اسپرم‌ها باعث عقیم شدن آنها می‌گردید. اکنون شرکت دوپان و مونسانتو یک سرمایه‌گذاری مشترک انجام دادند و شرکت اپیسایت رو خریداری و ژن اپیسایت را تجاری کردند. آیا می‌خواهید بدانید که غذایی که می‌خورید محتوی ژن اپیسایت هست؟ البته که مایل هستید اما FDA که یک سازمان فریبکار و مرگبار است، اطمینان حاصل کرده که تحت قوانین کنونی داشتن این اطلاعات برای شما غیرقانونی محسوب ‌شود.

خدمت به شرکت‌های داروسازی، خیانت به مردم

کارمندان سابق FDA که بنا به دلایل مختلف از آنجا بیرون آمده‌اند یا اینکه اخراج شده‌اند، اطلاعاتی مبنی بر این که FDA برای شرکت های داروسازی و تحقیقاتی کار می‌کنند و چک‌های حقوق توسط آن شرکت‌ها پرداخت می‌شود را افشا کرده‌اند. اما بدتر از این مورد، این موضوع است که FDA تیم کارشناسان و مشاوران خود را از میان کسانی انتخاب می‌کند که پیوند‌های مالی عمیقی با شرکت‌های داروسازی دارند.

ابعاد تلخ دیگری نیز این ماجرا دارد؛ شرکت‌های داروسازی به FDA پول می‌دهند تا این اداره داروهای آنها را بررسی و تأیید کند. برای شرکت‌های داروسازی هر روزی که یک دارو دیرتر به بازار وارد شود، از نظر آنها یک ضرر یک تا دو میلیون دلاری وارد گردیده، بنابراین FDA انگیزه دارد که داروها رو تا حد ممکن سریع بررسی کند تا مانع سودآوری آنها نشود. نتیجه آن که داروهایی تأیید می‌شوند که اکثر مواقع بر اساس داده‌های علمی تأیید نمی‌شوند؛ بلکه بر این اساس تأیید می‌شوند که کدام شرکت یا فرد رابطه‌های سیاسی عمیق‌تر و پول بیشتری دارد.

بیماری برای مردم، حکم معدن طلا برای شرکت‌های داروسازی است

شرکت‌های داروسازی روزانه شش میلیون دلار فقط صرف لابی‌کردن در واشنگتن می‌کنند

به عبارت بهتر به جای اینکه از ایمن و مؤثر بودن داروهایی که FDA تایید کرده، خیال آسوده وجود داشته باشد، حالا باید منتظر ماند تا میلیون‌ها نفر این دارو‌ها رو مصرف کنند تا اثرات واقعی این دارو‌ها مشخص شود. در حدود نیمی از کل داروهایی که برای توزیع عمومی تأیید می‌شوند، در طی پنج سال بدون سر و صدا جمع‌آوری می‌گردند زیرا بیش از حد خطرناک هستند و موجب مرگ صدها نفر و تحمیل بیماری‌های خطرناک با هزینه درمان گزاف می‌شوند.

به عنوان نمونه داروی وایاکس که برای بیماری آرتروز تجویز می‌شد، حداقل 60000 نفر آمریکایی را به کشتن داد و باعث حدود 130000 مورد حمله قلبی و سکته شد. این رقم با کشته شدگان جنگ ویتنام برابری می‌کند! با این حال کارخانه‌ای که وایاکس را ساخته بود، بر روی این اطلاعات سرپوش گذاشت. در تمام طول مدتی که وایاکس مجوز فروش داشت، فروش کل آن به بیش از یازده میلیارد دلار رسید و بابت این جنایت مجبور شدند به دولت 950 میلیون دلار جریمه و حدود 4 میلیارد دلار برای غرامت به قربانیان وایاکس پرداخت کنند؛ اما با این حال این شرکت در این بازاریابی متقلبانه وایاکس، سود خیلی زیادی کرد.

در حالی که مدیران شرکت‌های دارویی فعالیت‌های مجرمانه‌ای انجام می‌دهند و به معنای واقعی کلمه قتل انجام می‌دهند، اما همیشه با پرداخت یک جریمه همه چیز تمام می‌شود و هیچ خللی نیز در کار شرکت به وجود نمی‌آید. آنها روزانه شش میلیون دلار فقط صرف لابی‌کردن در واشنگتن می‌کنند. FDAچهل درصد از بودجه خود را از طریق شرکت‌های دارویی تأمین می‌کند و بدین جهت با خیانت به مردم، به دنبال برآوردن منافع این شرکت‌ها هستند.

 

مریض نگه داشتن مردم، استراتژی شرکت‌های داروساز

صنعت داروسازی برای باقی ماندن به انتشار بیماری نیاز دارد و با مریض نگه داشتن مردم، تجارت پرسودی را برای خود و معامله پرضرری را برای مردم رقم زده است. بیماری برای این صنعت که به صورت انحصاری کنترل می‌شود، با ارتباط نه چندان پنهان اما مهلک با دستیاران‌شان در دولت، به مانند یک معدن طلا ارزش پیدا کرده است.

بیماری برای مردم، حکم معدن طلا برای شرکت‌های داروسازی است

مریض نگه داشتن مردم، تجارت پرسودی برای شرکت‌های داروسازی است

صنایع داروسازی با کمک FDAمردم را با مواد شیمیایی مسموم می‌کنند و با تضعیف کبد، سیستم عصبی و سیستم ایمنی بدن، آنها را به بیماران پرسود نسل آینده تبدیل می‌کنند. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که شرکت‌های داروسازی در آمریکا، محصولات خود را به دیگر کشورهای جهان نیز صادر می‌کنند تا با همان ترکیبات دارویی، ثروت عظیم برای خود و بیماری و مرگ را برای مردم آن کشورها به ارمغان ‌آورند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۵۸
آرین اسفندیاری


پیشگویی شگفت انگیزجاماسب ازاوضاع گرفتارایران درآینده ( برگزیده های از یشت ها ) :



گشتاسب شاه پرسید : این دین ( زرتشتی ) چند سال برقرار خواهد بود و پس از آن چه هنگام و چه زمانه ای است ؟


1 ) "جاماسب بیتخش " پاسخ داد : که این دین هزار سال روا باشد پس از آن مردمانی که هم پیمان شکن هستند با یکدیگر رشک و دروغ کنند و سبب شود که ایرانشهر ( مملکت ایران زمین ) به دست تازیان سپارده شود و تازیان هر روز نیرومندتر شوند و شهر شهر را تسخیر کنند . ( همانطور که سپاه تازی به ایران حمله کرد و شهرهای ایران را یکی پس از دیگری تصرف کرد و ایرانیان را وادار به پذیرفتن اسلام یا دادن خراج کردند )


2 ) مردم ایران زمین به نابکاری - فساد - رذیلت و دروغ گرویده و از روش کردار نیکو آزرده میوشند و کناره گرفته .


3 ) آمار گنجهای ایرانشهر رو به گسترش می رود و زرین و سیمین ها برای فرمانروایان انبار می شود .


4 ) سپس همه اینها ناپدید شود و بسیار گنجهای پادشاهان ایران به دست دشمنان رسد و مرگ بی زمانه و نابهنگام گسترش یابد. ( همانطور که کاخهای مدائن توسط سپاهیان اسلام غارت شد و گنجها و زمردهای چندین دهه پادشاهی ایران و فرشها ابریشم ساسانیان توسط تازیان تکه تکه و غارت شد . )


5 ) همه ایرانشهر به دست دشمنان تازی افتد و انیران ( ضد ایرانیان ) در ایران فراوان شوند به طوری که ایرانی از انیرانی مشخص نشود .


6 ) در آن زمان " توانگران بد اندیش" بر درویشان پیشی میگیرند و آزادگان و بزرگان ایرانهشر در رنج و سختی زندگی خواهند کرد .


7 ) به جایی خواهد رسید که فرزندی را که زایند بفروشند و پسر مادر را زند و برادر بر برادر رحم نکند و برای کسب خواسته های خود از یکدیگر درگیر شوند . ( به وضوح در ایران دیده شده که عده ای فرزندان خودشان را برای گرفتن مقداری پول حراج میکنند به طوری که روزنامه ایران چند ماه پیش خبر داد زنی جنین خود را در شکم اش به مبلغ 1.5 میلیون تومان فروخت و آن پول را برای دادن پول پیش خانه پرداخت کرد !!! )


8 ) مردان زن صفت که ناپدید بودند در ایرانشهر هویدا میشوند و دروغ گسترده میشود . همانطور که فردوسی بزرگ در این باره فرموده است ( بعد از فتح ایران بدست اسلامیان تازی ایران اینگونه خواهد شد ):


چو با تخت منبر برابر شود********* همه نام "بوبکر" و "عمٌر" شود


تبه گردد این رنجهای دراز **********شود ناسزا شاه گردن فراز


نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر********* ز اختر همه تازیان راست بهر


برنجد یکی دیگری برخورد******** به داد و به بخشش کسی ننگرد


ز پیمان بگردند و از راستی********* گرامی شود کژی و کاستی


پیاده شود مردم جنگجوی********** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی


رباید همی این از آن آن******** زین ز نفرین ندانند باز آفرین


نهانی بتر زآشکارا شود********* دل شاهشان سنگ خارا شود


بداندیش گردد پدر بر پسر******** پسر بر پدر همچنین چاره گر


شود بنده ی بی هنر شهریار******** نژاد و بزرگی نیاید به کار


به گیتی نماند کسی را وفا ********روان و زبانها شود پر جفا


ازایران واز ترک و از تازیان *********نژادی پدید آید اندر میان


نه دهقان نه ترک و نه تازی *********بود سخن ها به کردار بازی


همه گنجها زیر دامن نهند *********بمیرند و کوشش به دشمن دهند


9 ) ( اتمسفر و هوای ) ایرانشهر رو به آشفتگی و سرمای سخت و گرمای سخت می رود و نباتات کم شود .


10 ) از آن پس زمین لرزه ( بوم گزندک ) در آنجا زیاد پدیدار شود و ویرانی ها به بار آورد . باران بی موقع و بی سود باریدن میکند .


11 ) سوار پیدا میشود و پیداه سوار میشود و دوران به دست نا اهلان و نابخردان گذرد . ( دقیقا همان صحبتی که فردوسی بزرگ درباره ایران پیش بینی کرده بود و می بینیم که به واقعیت پیوسته و کسانی سردمدار ایران شدند که کارشان چیز دیگری بوده است ) فردوسی :


پیاده شود مردم جنگجوی******** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی


12 ) مردان روی به دلقکی و لوده گری و ریاکاری روی خواهند آورد و مردان جنگجو کم شود و نابکاری گسترش یابد و قلب ها از سنگ شود و سرداران نابکار و نالایق روی کار خواهند رفت .


13 ) پادشاهی و حکمرانی ایران بدست کسانی خواهد افتاد که انیران اند و در ظاهر بسیار دین مدار و آئیین و مسلک دار هستند.


14 ) آن تازیان با ارامیان و ترکان مخلوط شوند و کشور بلبشو و نژادها عجیب و پلید شود .


و . . .


سپس گفتگوی زرتشت با اورمزد است که آینده ایران را پرسش میکند ( از بهمن یشت ) :


 


1 ) در آن پست ترین هنگام 100 گونه و 1000 گونه و 10000 گونه دیوان ژولیده موی از تخمه خشم از راه برسند .


2 ) آن بد تخمان از خطه خراسان به ایرانشهر بریزند و با پرچمی با موهای ژولیده و ظاهری نا آراسته از راه میرسند که همگی مزدور می باشند .


3 ) سپس شهرها و دهها به ترتیب ویران میشوند و آنان که من اورمزد آفریدم همگی در نابودی قرار میگرند


4 ) آنان فریب کار بوده و آنچه که میگویند نمی کنند . و بدترین مرام و مسلک را دارند . چون از دروغ وارد میشوند . آنان به گفته های خود عمل نمیکنند و در سخن خود استوار نیستند .


5 ) گفتار مردان حق به آنان ناراست آید و گفتار راست آنان شک برانگیز خواهد شد . در عوض گفتار نابخردان - فتوی دهندگان ناحق و فریب کاران برای آنان راست آید .


6 ) در ان زمان سوگند های دروغین زیاد خورند و به زور به چیزی گواهی میدهند و به اورمزد ناسزا گویند .


7 ) از گناهانی که مردم کنند از هر 5 گناه 3 گناه را پیشوایان دینی کنند و آنان کسانی هستند که با نیاکان دشمن هستند و عبادتی که خود گویند انجام ندهند و از دوزخ بیمی ندارند .


8 ) آب رودخانه ها کاسته شود و خشکسالی رواج یابد .


9 ) پادشاهی و فرمانروایی ایرانشهر به دست انیران افتد و همچون سغدیان و ترکان و کابلیان و تازیان باشند . ایشان چنان فرمانروایی بدی کنند که که مرد پرهیزگار و فرد بد کنش- کشتن هردو در نزد آنان یکی باشد .


و . . .


زراتشت نامه هم که در سال 1278 میلادی ( 727 سال پیش ) توسط بهرام بن پژدو نوشته شد پیشگویی ها یش را از اینده وخیم ایران به صورت شعر در آورده :



به ایران بباشد سه جنگ تمام ****** بسی کشته گردند مردان نام


همه پارس و شیراز پرغم شود ******به جای طرب رنج و ماتم شود


بود حکمرانی آن دیو کین ****** که دین بهی را زند بر زمین


نیابی در آن مردمان یک هنر ******* مگر کینه و فتنه و شور و شر


و . . .


متاسفانه می بینیم که پیشگویی ها یکی پس از دیگری به حقیقت می پیوندند


—---------------------------------------------------------------------------------------


بن مایه: فلسفه زرتشت : اثر دکتر فرهنگ مهر – انتشارات جامی 1374 تهران - زرتشت پیامبر ایرانی – دینی نو از دین کهن : دکتر فرهنگ مهر - دکتر علی اکبر جعفری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۱۸
آرین اسفندیاری

صفویان در تبریز ۲۰ هزار مرد را کشتند و مساجد اهل سنت را یا تخریب ویاتبدیل به طویله شان کردند .

برای نمایش پیروزی و تسلط به تبریز۱۲ نفر جوان زیبا روی تبریزی راانتخاب کرده وبه دربار بردند و شاه به همه شان تجاوزکرد .
شکم زنان باردار دریده می شد و جنین شان به جرم کافر بودن کشته می شد .

در اردبیل هرکس را که به تغییر مذهبش راضی نمی شد به همراه همه ی اعضای خانواده در درون خانه اش به آتش می کشیدند

یکی شکنجه هایی کسی که حاضر به تغییر مذهبش به تشیع نمیشد این بود که زن یادختر فرد مورد نظر را در برابر دیدگانش بر پشت ماده خری می بستند و ترتیبی داده می شد که خر نری به وی تجاوز کند .

یک شکنجه ی دیگر بر روی نیزه نشاندن دختر خانواده بود برای فشار آوردن بر پدرش نیزه را از نشیمن گاه وارد کرده و تا بالا در بدنش فرو می کردند وآن را همچون میله ی پرچم در زمین می کاشتند.

شکنجه رایج دیگر زمان صفویه این بود که یک مفتول تیز را از پوست کمر وارد بدن فردکرده و از پوست پشت گردنش بیرون میآوردند و مانند گوسفند او را بر آتش کباب می کرده و می خورده اند

پوست بدن قربانی را با یک جسم برنده خراش می دادند وشیره ی خرما بر آن میمالیدند و در یک صندوق انداخته و صندوق رابا مورچه می انباشتند .مورچه ها به هوای خوردن شیره ها گوشت تن قربانی را ذره ذره می جویدند و باعث می شدند که فرد قربانی از خونریزی و عفونت و خورده شدن بدنش با زجر زیاد در طی چندین روز به آهستگی بمیرد .

زنده در روغن یا آب جوش انداختن قربانی هم مرسوم بود .
ریختن قیر یا سرب داغ در گلو و برکندن زبان و چشم هم یکی دیگر از شکنجه هایی بود برای ترساندن و شیعه کردن الباقی مردم استفاده میشد.

زنده خواری دشمنان و استفاده از جمجمه دشمنان بعنوان جام شراب یکی از شیوه های رایج بود.در دوران حکومت صفویان دسته ای جلاد خامخوار وجودداشته است که به فرمان شاه، مقصرین را زنده زنده می خوردند. گاهی شاهان صفویآنان را احضار کرده و دستور می دادند تا مجرمان را در جلوی چشمانش بدرند.این دسته از آدم خواران که در دربار شاه عباس نگهداری می شدند چگین نام داشتند.نقل است که لشکر چهل نفری آدم خواران شاه عباس همه جا او را همراهی میکردند و قربانیان را می خوردند.دسته آدم خواران «چگین» یا گوشت خام خور نامیده می شدند.این جماعت {آدم خواران} آلت دست شاه بودند تا غضب خود را بنشاند آنان گنهکاران را از یکدیگر می ربودند و بینی وگوش های او را می کندند سپس بقیه اعضای بدن مجرم را می خوردند!
جالب است که گاهی بر سر خوردن بدن مجرمین بین آنها نزاع در می گرفت مثل گروه کفتارانی که بر سر لاشه بودند این جماعت لباس های مخصوص می پوشیدند تاج آنها بی عمامه بود اطراف تاج را با موم می آراستند اکثر آنها مردانی قوی هیکل و زشت صورت بودند.

☑️ برگرفته از کتاب «شاه عباس کبیر»نوشته دکتر پناهی سمنانی انتشارات کتاب نمونه


شاه عباس شیخ احمد آقا میرغضب را به همرا لشکریان جلادش با چوب و چماق” و کارد و خنجر، میل و منقل و نطع و سه پایه و سایر آلات و ابزار ضرب و جرح و کشت و کشتار به گیلان فرستاد و آنها وارد عمل شدند.آنها هر گیلانی را که یافتند یا شکنجه کردند و یا کشتند.

بریدن دست و پا و گوش و بینی و زبان، کوبیدن گوش به دیوار، داغ کردن با میله های آهنی، فرو بردن درفش سرخ کرده در بدن، پا برهنه راه بردن روستاییان ساده و بیچاره روی مجمعه تفتیته و داغ از شکنجه های رایج بود

☑️ پاریزی در کتاب “اقتصاد عصر صفوی” می نویسد:

در مجموع شیخ احمدآقا؛میرغضب باشی شاه عباس؛ قریب یکسال درگیلان ماند کوچک و بزرگ، علیل و بیمار و حتی کودکان شیر خواره را در گهواره هایشان کشت.فاجعه آن چنان هولناک و سبعانه بود که شکم زن های حامله را دریده، جنین ها را خارج نموده، بر سر نوک نیزه ها کرده و جهت زهرچشم گرفتن و عبرت اهالی به تماشا می گذاشتند.


☑️امیر حسین خنجی در کتاب شاه اسماعیل صفوی ص 17 و 18مینویسد:

دسته ای از تبر به دستان قزلباش ،کودکان خردسال را زنده زنده به میان آتش پرتاب می کردند و خانوادهای کودکان را مجبور به تماشای زوزه های کودکانشان و کباب شدن انها میکردند یکی از بزرگان تبریز که نخواسته بود شیعه شود را گرفته،کف دست ها و
پاهایش را بر کنده ی درخت میخکوب کرده و در این حال زنده زنده ،پوستش را مثل پوست گوسفند میکشیدند.

نکته :
آیا می دانستید به دستور شاه اسماعیل صفوی علاوه بر کشتن بسیاری از علمای بزرگ ایران، قبور مفاخر ایران ویران شد و به جای علمای ایران، شیعیان عرب تندروی لبنانی از جبل عامل برای تسلط بر مردم و شستشوی مغزی آنها به کشور آمدند؟

آیا میدانید که حوزه علمیه و لقبی به نام آیت الله و حجت الاسلام  تا قبل از زمان صفویه وجود خارجی نداشته اند ؟!

آیا میدانید که ایرانیان و بیشتر صوفیان که پیروان حضرت علی  بودند تنها قرآن را سند دینی خود میدانستند و مرجعیت و شیوه تقلید همگی توسط انگلیس به دست برادران شرلی در زمان صفویه به بنیان گذاری شده ؟

آیا میدانید اکثر احادیث و روایاتی که  از اهل بیت  نقل می کنند و بدین وسیله سطح شعور مردم را بسیار پایین آورده  و عقاید مردم را به بازی گرفته و آنها را به مرز جنون رسانده توسط همین  انگلیسی ها ساخته شده است ؟

جالب است بدانید بعد از مدتی که مردم ایران با  آخوندهای لبنانی درگیر شدند انگلیسی ها ترفند جدیدی در پیش گرفتند آنها که در یافته بودند ایرانیان برای هموطنان خود ارزش و احترام بسیاری قائل هستند برای نام های آخوندهای لبنانی پسوندهایی مانند قزوینی ، یزدی ، آملی ، گیلانی ، سیستانی ، کاشانی ، خراسانی ، سمنانی ، بروجردی ، شیرازی و ... درست کردند و شد آنچه نباید می شد !

منابع برای مطالعه بیشتر:

☑️کتاب: دانشنامه ی شکنجه و کشتار شاهان، و قدرتمندان ایران
☑️کتاب شاه اسماعیل صفوی
☑️کتاب اقتصاد عصر صفویه
۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۳۰
آرین اسفندیاری

لامپهای کم مصرف پروژه‌ رسمی 10 ساله برای تولید سرطان‌ در ایران !

1- متاسفانه در حدود 10 سال است استفاده و جایگزینی لامپ‌های کم‌مصرف از طرق مختلف ترویج و توصیه می‌شود و حتی برای تشویق اقشار مختلف مردم به استفاده از لامپ‌های کم‌مصرف، یارانه نیز در ‌نظر گرفته و این نوع از لامپ‌ها با قیمتی پایین‌تر از قیمت تمام‌شده در اختیار مردم قرار می‌گرفت و هم اکنون مواد اولیه این لامپ‌ها مشمول تحریم نمی باشند.

2- بالاخره پس از گذشت سال‌ها از مصرف گسترده لامپ‌های کم‌مصرف و جایگزینی آن از سوی خانوار‌های ایرانی، اخیراً مسئولان وزارت بهداشت و درمان بر سرطان‌زا بودن این لامپ‌ها و سایر زیان‌های عمیق فیزیکی و عصبی ناشی از استفاده از این لامپ‌ها بر بدن انسان هشدار دادند  و به صورت رسمی از احتمال نشت "اشعه ماورای بنفش" و "بخار جیوه" از این نوع لامپ‌ اعلام خطر کردند و اعلام داشتند: در فرآیند تولید نور در لامپ‌های کم مصرف، دو خطر مهم وجود دارد: اول اینکه اگر به هر دلیلی، اشعه ماورا بنفش از لامپ نشت کند بسیار خطرناک بوده و بیماری‌های پوستی و چشمی را برای افراد به دنبال دارد و تهدید دیگر مهم این لامپ‌ها بخار جیوه آن است، که موجب بروز بیماری‌های عصبی و سرطان می‌شود. (خبرگزاری فارس- 28/01/1391 )


3- آیا بهتر نبود که کار کارشناسی توسط کشور خودمان صورت می گرفت و اعتماد به دانشمندان اجیر شده نمی کردیم.

4- چرا مسائل ارزشی اگر بخشنامه هم داشته باشند عمرشان کوتاه و رشدشان محدود است؟ اما لامپ کم مصرف باید تا داخل طویله های روستاها نیز برود و یک کشور، لامپ خوب، سالم و مفید، اسراف و به زباله دانها سرازیر شود؟

5- در طول سالیان اخیر بسیاری از کارشناسان غیردولتی نسبت به عوارض و پیامدهای خطرناک استفاده از لامپ‌های کم‌مصرف هشدار داده بودند اما متولیان امر در وزارت  بهداشت و درمان فقط در حدی که پاسخگوی قانون باشند اقدام کرده اند.

6- آیا مردم می دانند که این لامپها با در نظر گرفتن هزینه های جانبی درمان و عوارض های خطرناک آن پر هزینه تر از لامپهای گذشته اند؟

7- نوزادان و کودکانی که هنوز راه نمی روند و مجبورند دائم به این لامپها نگاه کنند چه کسی از کوری آینده آنها جلوگیری خواهد کرد؟

8- سرطان شناس آمریکایی که اخیراً به ایران سفر کرده علم غیب ندارد که بگوید سونامی سرطان3 سال دیگر ایران را فرا می گیرد! قطعا در جریان این خیانت بزرگ، دستی دارد.

نحوه جمع آوری لامپ های کم مصرف و جایگزین آن:

9- پیشنهاد این است که با همان حدت و شدت که در سراسر کشور اشاعه پیدا کرد، به سرعت باید جمع آوری شده و نحوه جمع آوری این بمب های به اصطلاح لامپ کم مصرف باید اعلام گردد و این مسئله باید سریعاً در دستور کار هیئت دولت و وزارتخانه‌های مرتبط قرار گیرد و به‌صورت رسمی جلوی تولید و واردات لامپ‌های کم‌مصرف گرفته شود. البته اگر خود در واردات آن دست نداشته باشند !

10- برای جمع آوری لامپ های کم مصرف پیشنهاد می گردد آرام و با دقت آنها را با دست کش باز کنند و در روزنامه بپیچند و به گونه ای که امکان شکستن نداشته باشد، به اولین مرکز بهداشتی نزدیک محل سکونت خود تحویل دهند و توصیه می کنیم از همان لامپ های قدیمی رشته ای برای روشنایی استفاده نمایند.



اقدامات لازم در صورت شکستن لامپ های کم مصرف:



12- مردم بدانند که اگر لامپ کم مصرفی به هر دلیلی شکست متاسفانه همه کسانی که در نزدیکی آن هستند مجال فرار از مرگ تدریجی را ندارند!!

13- بارها اتفاق افتاده که در میوه فروشی یک لامپ کم مصرف شکسته و روی میوه ها ریخته شده که با دستمال آنها را پاک کرده اند!! (خود عمق فاجعه را ببینید!!)

14- اگر در اتاقی لامپ کم مصرفی بشکند باید همه افراد را از آن اتاق (مخصوصاً بچه ها را) خارج کرد و تا چند روز در آن محل باید کسی نباشد. برای تمیز کردن اتاق نیز باید حتماً ماسک بزنید و مواظب باشید روی قطعات شکسته لامپ پا نگذارید. همچنین قبل از پاکسازی اتاق، پنجره‌ها را باز بگذارید تا بخارات جیوه از اتاق خارج شود و در صورتی که اتاق دارای سیستم تهویه مرکزی است آن را خاموش کنید. به هیچ‌وجه از جاروبرقی برای تمیز کردن بقایای لامپ شکسته استفاده نکنید چون بخارات جیوه را در فضا پخش می‌کند و جارو نیز آلوده می‌شود. یک دستکش بپوشید تا از تماس مستقیم با بقایای شکسته لامپ و بریدن دستان جلوگیری شود و با 2 تکه مقوای نازک بقایای لامپ شکسته را به‌طور کامل با احتیاط در ظرف در بسته قرار دهید و به اولین مرکز بهداشتی تحویل دهید تا ایشان معدوم کنند!!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۲۰
آرین اسفندیاری

غده عروقی صنوبری شبیه میوه کاج است و تقریبا به اندازه یک کشمش. پس از گذشت سه هفته از بزرگ شدنِ جنین قابل شناسایی است و در واقع غده صنوبری نخستین غده قابل تشخیص در مغز است. آناتومی غده صنوبری دارای یک عدسی، قرنیه و شبکیه است که نظیر یک چشم واقعی عمل می کند. دقیقتر، غده صنوبری نها غده ای در بدن است که می تواند سروتونین را به ملاتونین تبدیل کند. درون غده صنوبری، سنگِ های آهکیِ بلوریِ ریزی هست که شاملِ کلسیم، کرین و اکسیژن می باشد.
غده صنوبری، غده ای است که با نور فعال می شود، فعالیت و نوسانِ آن بعنوان یک چشمِ بدوی ساخته شده است. بر چرخه زیستی ما حاکم است و با سایر غده ها کار می کند تا تشنگی، گرسنگی، تمایلات جنسی، ساعت زیستی ما را هدایت کند در حالی که تغییرات انرژی در محیط پیرامونی ما را رصد می کند تا آهنگِ شبانه روزی ما را تنظیم کند.
غده صنوبری، غده درون ریز اصلی در بدن است که در میانِ مغز جای دارد بین دو نیمکره مخ که در کتاب پیدایش (تورات)ذکر شده است 3:24 بعنوان «نگاهبان درخت زندگی در بهشت(پس از اخراج آدم و حوا)» (Cherubims)، که از درخت زندگی نگاهبانی می کند! این درخت زندگی که کندالینی(انرژی جسمی)/ مار بزرگِ خِرَد بدور آن پیچیده است ستوان فقرات شما با سی و سه مهره می باشد.
سی وسومین باری که نام یعقوب نبی در کتاب مقدس دیده می شود، او بینشی از یک نردبان برای رسیدن به بهشت داشت.(کتاب پیدایش 32:30 و یعقوب نام آن مکان را «میوه صنوبر» نامید: چون من چهره به چهره رویِ خداوند را دیده ام و زندگی من حفظ شده است.»)
درجه ماسونی 33، 33 پله نردبان یعقوب نبی/ 33 پلکان به بهشت، مسیح در سی و سه سالگی مصلوب شد، همه نمادهای سی و سه مهره بعنوان «تختِ خدا» شناخته می شود: در اطراف تخت خدا(غده صنوبری) 24 عصب جمجمه ای است که به غده صنوبری کمک می کنند در ظرفیتِ کامل خود عمل کند. از این امر بعنوان «24 نفر از بزرگان» در وحی های 4:3-4 نام برده شده. این بزرگان بیانگر مقدسان هستند که بدن ِمسیح/ یا هشیاری عیسی، در ذهن. (هیچ کلیسای فیزیکی مسکن خدا نیست، هیچ زکاتی. اقدامات17:24)
از پلکان به بهشت بالا برو و از چشمِ ذهن ببین. فرزندان مان را طبق تصویر خودمان آفریدیم. نخست، تصور کن که آنها باید باشند و آنها باید کسانی باشند که ما تصور می کنیم. پادشاه یک ذهنیت و یک استعداد است. پادشاهیِ آسمان یک چارچوبِ ذهنی است.
در الهیاتِ کوش(Kushite: یک پادشاهی در مصرِ باستان، سودان کنونی)، نگا(Naga) مار بزرگ مقدس است. این مارِ بزرگ بیانگر انرژی، نوسان، یک موج الکتریکی، نظریه ریسمان است. کندالینی واژه سانسکریت بمعنای «حلقه زدن» است یک فعل دقیق برای توصیف یک مارِ بزرگِ فعال یا انرژی القایی.
«عاقل بودن مثل یک مارِ بزرگ و بیگناه بودن مثل یک کبوتر، راهی برای پرهیز از عذاب نیست. برای گوسفندی در میان گرگان هیچ راهی برای پرهیز از عذاب نیست. در این دنیای تبهکار، کبوتران بی زیان نمی توانند انتظار داشته باشند مدت زیادی زندگی کنند و خوشبخت باشند. اما از آنجا که فقط یک بار می توانیم مصلوب شویم، خِرَدی همچون خرد مار بزرگ بما کمک می کند نبردهای درست را انتخاب کنیم و کاری کنیم که به حساب بیایند.» ماتیو 10:16
«اگر چشم شما تَک باشد بدن شما با نور پُر خواهد شد.» ماتیو 6:22
به همین دلیل است که در زبان عبری/یهودی جدید، رع بمعنای چشم/نوسان؛ پرنده است.
…سردرگمی یهودی دائمی را رها کنید و متحجر شدن بیشترِ غده ی صنوبری خودتان را بدلیل متغیرهای محیطی(فلوراید، تنش، رژیم های غذایی اسیدی و نظایر آن) متوقف سازید.
ما ارزش عملیِ بلور را بعدها بررسی می کنیم. با این همه بلور کوارتز است که بما اجازه می دهد از طریق تپش الکترومغناطیسی، پیام های نظیر صدا و تصویر را از طریقِ ماهواره ها به رادیوها و تلویزیون ها انتقال دهیم.
دانشِ درست ˚360
حکمتی در خود، ˚360 در درون و نوسان؛ ˚360 بیرون˚720

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۰۶
آرین اسفندیاری